کد خبر:786
گزارش | از حوزه علمیه تا میدان نبرد؛ مسیر عاشورایی شهید ولیالله سلیمانیفرد

۲۲ مهرماه یادآور عروج ملکوتی شهید حجتالاسلام ولیالله سلیمانیفرد از روستای ازنی شهرستان ساری است؛ روحانیای که با شروع جنگ تحمیلی، لباس رزم پوشید و بهعنوان عضو اولین کاروان رزمی-تبلیغی روحانیت به جبهههای حق علیه باطل شتافت و در سرپل ذهاب به شهادت رسید؛ پیکرش هرگز بازنگشت و جاویدالاثر باقی ماند.
به گزارش ایثارنیوز، شهید حجتالاسلام ولیالله سلیمانیفرد در پاییز سال ۱۳۳۷ در روستای ازنی از بخش چهاردانگه شهرستان ساری در خانوادهای کشاورز و مذهبی دیده به جهان گشود. پدرش فیضالله و مادرش سیده بیبی موسوی نام داشتند. شهید در دبستان روستای ازنی آغاز به تحصیل کرد و بهواسطه حضور فعال در جلسات سخنرانی وعاظ و علاقهمندی ویژه به مسائل دینی، مورد توجه عموم قرار گرفت؛ همان علاقه او را بر آن داشت که پس از دوره ابتدایی برای فراگیری دروس حوزوی به شهرستان ساری عزیمت کند و در مدرسه علمیه مصطفیخان تحت اشراف مرحوم آیتالله شفیعی به تحصیل علوم دینی بپردازد.
برابر نقل خانواده و اطرافیان، تلاشهای او در ایام ماه مبارک رمضان برای سخنرانی و نوحهخوانی در حسینیه روستا موجب شد حجتالاسلام مهدوی، امام جمعه فقید کیاسر، وی را به ادامه تحصیل در قم تشویق کند؛ بدینروی سلیمانیفرد راهی شهر مقدس قم شده و از محضر اساتیدی چون شهید مرتضی مطهری، آیتالله مکارم شیرازی و آیتالله نوری همدانی بهرهمند گردید.
شهید سلیمانیفرد همواره در عرصه تبلیغ و مبارزه علیه رژیم پهلوی فعال بود و با سفر به نقاط مختلف کشور از جمله شیراز، کرمان، خمین، زاهدان، اراک، ساری و گرگان، به افشاگری و ارشاد مردم پرداخت. این موضعگیریها سبب شد که ساواک وی را بازداشت و شکنجه کند، ولی او با صلابت اعلام کرد که تحمل سختی در راه اسلام و انقلاب مشکلی نیست. شهید و همسرش از اعضای فعال جمعیت موتلفه اسلامی نیز بودند و علاوه بر فعالیت سیاسی، برای رفع فقر فرهنگی و تبعیض در زادگاه خویش اقدامات عملی انجام داد؛ ازجمله برگزاری کلاسهای قرآن و احکام، تأسیس کتابخانه در جوار مسجد و تهیه و تکثیر جزوات و نوارهای مذهبی درباره زندگی اهلبیت علیهالسلام.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شهید سلیمانیفرد فعالیتهای سازندگی و عمران روستایی را پیگیری کرد؛ رایزنی او برای احداث حمام عمومی در روستای ازنی و تلاشش برای بهسازی و تأسیس مدرسه نمونه نمونهای از خدمات وی بود. با آغاز جنگ تحمیلی، علاقه وافر به دفاع از اسلام و میهن او را از تعلقات دنیوی بازداشت؛ با وجود داشتن طفلی چندماهه و همسری فداکار، بهعنوان عضو اولین کاروان رزمی-تبلیغی روحانیون در معیت حضرت آیتالله العظمی نوری همدانی عازم جبهه شد تا رسالت تبلیغی و جهادی خود را در کنار رزمندگان ادا کند.
شهید سلیمانیفرد در مدت حضور خود در منطقه عملیاتی سرپل ذهاب در جبهههای غرب کشور به تبلیغ دین و تقویت روحیه رزمندگان پرداخت. او با جانفشانی و مجاهدت در همان روزها به جمع شهدای انقلاب پیوست و در بیست و دوم مهر ۱۳۵۹ در سرپل ذهاب به مقام رفیع شهادت نائل آمد؛ پیکر پاک او هرگز بازنگشت و همچنان مفقودالاثر باقی ماند.
پس از شهادت، مادر شهید نقل کرد که در خواب دیده فرزندش پرچمی به دست ایستاده و به او گفته است که طلبه امام زمان بوده و در راه یاری امام زمان به شهادت رسیده و دیگر جای گریه و زاری نیست. در وصیتنامه خویش نیز شهید سلیمانیفرد از مردم خواسته بود که برایش گریه نکنند تا دشمن شاد نشود، از همه طلب حلالیت نمود و خطاب به خانواده سفارش کرد که پیامرسان خون شهدا باشند و در راه استمرار ارزشها و حفظ اسلام و جمهوری اسلامی کوشا باشند.
۲۲ مهرماه، سالروز عروج این روحانی جهادگر و مفقودالاثر، فرصت یادآوری فداکاریهای او و ترویج سیره تبلیغی و جهادیاش برای نسلهای جوان است؛ یاد و راه شهید حجتالاسلام ولیالله سلیمانیفرد بهعنوان نمونهای از التزام عملی به دین و انقلاب و از خودگذشتگی در راه میهن، در حافظه جامعه و خانوادههای شهدا محفوظ خواهد ماند.